تنها سرمایه واقعی ما برای زندگی ابدی

تنها سرمایه واقعی ما برای زندگی ابدی

یکی از مهم‌ترین تأکیدهای خدا موضوع «جاودانگیِ انسان» است. از نگاهِ خدا این موضوع آنقدر مهم است که نزدیک به نیمی از آیاتِ قرآن را به خود اختصاص داده است و «ایمان به زندگیِ جاودانِ پس از مرگ» یکی از اصولِ سه‌گانه‌ای است که فارغ از هر دین و آیینی از سوی خدا به عنوان عاملِ سعادت و آرامشِ انسان معرفی شده است.

از دیدگاهِ قرآن و سایرِ دین‌های توحیدی، انسان با افکار و باورها و رفتارش در طولِ زندگیِ دنیایی، هر لحظه در حالِ ساختنِ کیفیتی لذت‌بخش و یا آزاردهنده برای زندگیِ جاودانه‌اش می‌باشد. اعتقاد به این موضوع، به انسان‌ها نگرشی بلندمدت را نسبت به زندگی می‌بخشد.

اما سؤال اینجاست که تنها سرمایه واقعی ما برای زندگی ابدی که در پیش داریم چیست؟ ما چگونه در حالِ ساختنِ کیفیتِ زندگیِ ابدیِ خودمان هستیم؟ به عبارت دیگر: ما با رفتارمان در طول زندگی چه چیزی را می‌سازیم؟

برای دریافتِ پاسخِ دقیق، چند آیه را در ادامهٔ این مقاله با هم مرور خواهیم کرد:

یکی از سوره‌هایی که مفاهیمِ آنرا خیلی دوست دارم سوره شعرا است، که داستان‌های عالی و آموزنده‌ای از زندگی پیامبران را بیان می‌کند. در آیه ۸۸ و ۸۹ این سوره، خداوند در مورد روز قیامت و در پایان داستان حضرت ابراهیم (و از زبان این پیامبر) این عبارت‌ها را آورده است:

يَومَ لا يَنفعُ مالٌ و لا بَنون • إلّا مَن أتى اللّهَ بِقَلبٍ سَليم

روزی که نه دارایی و نه فرزندان سودی نمی‌بخشد ، به جز هر کس که نزد خداوند ، «قلبی سلیم» بیاورد

در این آیات، تنها سرمایهٔ سودمند برای انسان در زندگیِ ابدی « قلب سلیم » معرفی شده است و هیچ چیز دیگری در آن زمان برای بشر فایده‌ای ندارد.

معنای قلب سلیم

معنای واژهٔ «قلب» در قرآن مترادف شخصیت، دل و روح است (التحقیق ج۹ ص۳۳۸) که در عبارتهای زیر بهتر می‌توانید معنای آن را درک کنید:

دلم گرفته، این منظره به دل می‌نشیند، دلم گواهی می‌دهد که نتیجه این کار خوب است، در طبیعت دلم باز می‌شود، خیلی به این دنیا دل نبند، به دلم افتاده که یک خبر خوب در راه است، دل‌چرکین نباش از این کار منظوری نداشتم، بد به دلت نیاور انشالله خیری در کار است و…..

کلمهٔ «قلب» در قرآن زیاد استفاده شده است و با مطالعه و بررسیِ آنها متوجه می‌شویم که از دید خداوند، (قلب) جایگاهِ شخصیت، احساسات و عواطف، و محل دریافت (هدایت) است.

واژهٔ (سلیم) یک اسم از ریشه (س‌ل‌م) است که در قالب (صفت مشبهه) استفاده شده که معنای آن (همواره سالم) ؛ (خالی از هرگونه مشکل) ؛ (همواره در صلح) است.(التحقیق ج۶ ص۲۳۴)

در قرآن دو مرتبه این واژه تکرار شده است و در هر دو مرتبه به همراه کلمه (قلب) آمده و در مورد ابراهیم بیان شده است. دومین آیه ای که این عبارت ترکیبی در آن آمده سوره صافات آیه ۸۴ است که در ابتدای داستان ابراهیم خداوند این‌گونه آغاز نموده است:

إذ جاءَ ربَّهُ بقَلبٍ سليم

آن‌گاه که ابراهیم برای اربابش قلب سلیم آورد

یکی از واژه‌های هم ریشه و بسیار مرتبط با واژهٔ سلیم که در قرآن از آن استفادهٔ بسیاری شده -و بیشترین مورد استفادهٔ آن هم در مورد خوشبختی ابدی انسان و بهشت است- واژهٔ «سلام» به معنای صلح و سلامتی و خلوص و احساس خوب می‌باشد. (التحقیق ج۶ ص۲۳۳)

با مشاهدهٔ آیاتِ زیر متوجه خواهید شد که وجهِ مشترکِ انسانهای اهلِ بهشت؛ همین واژهٔ «سلام» و در صلح قرار داشتنِ آنها بنا بر قضاوت و توصیفِ خدا از آنان است:

سلامٌ على نوحٍ في العالمين (صافات-۷۹)

سلامٌ علی موسی و هارون (صافات-۱۲۰)

سلامٌ على إبراهيم (صافات-۱۰۹)

سلامٌ علی المُرسَلین (صافات-۱۸۱)

سلامٌ علی عِبادهِ الّذین اصطفی (نمل-۵۹)

سلامٌ علیکم بِما صَبَرتُم فَنِعمّ عُقبی الدّار (رعد-۲۴)

أدخُلوها بِسلامٍ آمنين (حجر-۴۶)

لَهُم دارُ السَّلامِ عِندَ رَبِّهِم (انعام-۱۲۷)

تَحيّتُهُم فيها سلام (ابراهیم-۲۳ و یونس-۱۰)

سلامٌ عليكم بِما صَبَرتُم (رعد-۲۴)

إلّا قيلاً سلاماً سلاماً (واقعه-۲۶)

آیاتی که خواندید؛‌ تنها نمونه‌ای از کاربرد واژهٔ سلام در قرآن هستند.

همون‌طور که می‌بینید، از دیدِ خدا تنها چیزی که در قیامت به انسان سود می‌بخشد؛ رسیدن به قلب سلیم و صلح درونی و خالی بودن از احساسات بد و کینه و غل و غش است.

اما چطور می‌توانیم از خودمان یک شخصیتِ خالی از احساساتِ بد بسازیم و با خودمان و خدا و تمامِ هستی به «صلحی درونی و پایدار» برسیم؟ به عبارت دیگر؛ راه رسیدن به قلبِ سلیم چیست؟

مفهومِ «خالی شدنِ قلب از احساسات بد و غل‌و‌غش» در قرآن با یک عبارت دیگر دو بار در قرآن آمده است و هر دو مورد هم مربوط به آنانی است که در قیامت ، جایگاهشان بهشت ابدی خواهد بود. مطالعهٔ این دو آیه، راه ایجادِ قلبِ سلیم را برای ما روشن می‌نماید:

آیه اول «اعراف ۴۳»

وَ نَزَعنا ما فی صُدورِهِم مِن غِلٍّ تَجری مِن تَحتِهِم الأنهارُ وَ قالوا الحَمدُ لِلّهِ الّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهتِدِیَ لَو لا أن هَدانا اللّهُ لَقَد جائت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقّ وَ نوُدوا أن تِلکُمُ الجَنَّةُ أورِثتُموُها بِما کُنتُم تَعمَلون

و آنچه ناخالصی که در سینه‌هایشان است از ریشه‌ برکندیم. و از زیرِ آن‌ها نهر‌ها جاری است. و می‌گویند: «ستایش مخصوص الله است که ما را به این هدایت نمود، و اگر الله ما را هدایت نمی‌کرد؛ ما هرگز راه نمی‌یافتیم. مسلّماً فرستاد‌گان پروردگار ما حق را آوردند». و به آنان نِدا داده می‌شود که: «این بهشتتان را به پاداش آنچه که انجام می‌دادید، به ارث بردید»

آیه دوم «حجر ۴۷»

وَ نَزَعنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِن غِلٍّ إِخوانًا عَلَىٰ سُرُر مُتَقَابِلِینَ

و آنچه از ناخالصی که در سینه‌هایشان است بیرون کشیدیم، برادرانه بر تخت‌ها رو بروی یکدیگر قرار دارند.

با مطالعهٔ این دو آیه می‌بینیم که خدا در مورد بهشتیان عنوان نموده است که: 

« خالص کردن قلبهای آنان از غل‌و‌غش و ناخالصی‌ها توسط (ما) انجام شده و ما این کار را با قلبهای آنان‌ کرده‌ایم»

نکته مهم همین‌جاست!

تا قبل از مطالعهٔ این آیات؛ همیشه فکر می‌کردم که رسیدن به قلب سلیم، کاری است که انسان خودش باید انجام بدهد و بر اساسِ شنیده‌هایم فکر می‌کردم کاری بسیار سخت و نزدیک به محال محسوب می‌شود!

ولی با راهنماییِ خدا در این آیه‌ها فهمیدم این کار، کارِ خودِ خداست؛ که به وسیلهٔ ابزارهایی که در اختیار دارد -چیزی که در قرآن همیشه به «ما» تعبیر می‌شود- این صلح را در قلب و شخصیتِ انسانها ایجاد می‌کند.  

البته با مطالعهٔ آیاتِ قبلیِ این دو آیه متوجه می‌شویم که فرمولِ فعالسازی این سلامتِ قلبی با رفتار و افکارِ انسان‌ها آغاز می‌شود و ما باید کارهایی انجام بدهیم تا خداوند هم قلبمان را پاکسازی کند.

در آیهٔ اول، خدا درمورد کسانی صحبت می‌کند که ایمان آوردند و عملِ صالح (رفتاری که باعث بهتر شدنِ خودشان و دنیای اطرافشان می‌شود) انجام دادند (اعراف-۴۲)

در آیهٔ دوم هم درمورد کسانی که ذهنِ خودشان را بر محورِ توحید و احساسِ خوب کنترل می‌کنند (تقواپیشگان) سخن خود را آغاز می‌کند.(حجر-۴۵و۴۶)

نتیجه:

برای رسیدن به صلحِ درونیِ پایدار؛ وظیفهٔ ما این است که به وسیلهٔ «ایمان» و «عملِ صالح» و «تقوا» قلبِ خودمان را در اختیارِ خداوند قرار دهیم و در این صورت بقیهٔ کار را خدا برای ما انجام می‌دهد.

این آیات معروف را به یاد داشته باشید:

وَ مَن یَتّق اللّه یَجعَل لهُ مخرجاً و یرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسب (طلاق-۲و۳)

و هرکه تقوا داشته باشد خدا برایش راه باز می‌کند و ازجایی که فکرش را هم نمی‌کند به او روزی می‌دهد.

اگر علاقمند هستید در مورد این موضوع پادکستی را گوش کنید؛ به این لینک مراجعه نمایید: بررسی مفهوم «به صلح رسیدن» در قرآن

دیدگاهتان را بنویسید