کلید فهم قرآن

کلید فهم قرآن

به عنوانِ یک مقدمهٔ ضروری لازم است نکته‌ای را برای ایجادِ درکی درست از مطالبی که در قرآن وجود دارد، بدانیم. نکته‌ای اساسی که در حقیقت کلید فهم قرآن را در اختیار ما خواهد گذاشت. 

دانستنِ این موضوع، بسیاری از تناقضات ذهنیِ من را برای فهمیدنِ قرآن حل نمود و همیشه تلاش می‌کنم تا به عنوان یک «چراغ راه»  در درکِ افکارِ الهی در قرآن از آن استفاده کنم. امیدوارم شما هم با دقت این موضوع را بخوانید و به آن فکر کنید. برای درکِ بهترِ موضوع دو پیشنهاد برای شما دارم:

چنانچه در هرجایی از این مقاله احساس کردید که نیاز به درک بیشتری دارید، توقف کنید و به خودتان زمان بدهید و خوب در مورد آن فکر کنید.

اگر علاقمند به مطالعهٔ قرآن هستید، به صورت مداوم به یادآوری مطالبِ این مقاله نیاز خواهید داشت. پس چند مرتبه این مقاله را بخوانید و مطالعهٔ آن را هر چند وقت یکبار مجدداً انجام دهید.

با بیان این مقدمهٔ کوتاه به این موضوع مهم می‌پردازیم.

خداوند در چهار آیه از قرآن به روشنی اعلام نموده که این کتاب برای همهٔ انسان‌ها هدایت‌گر نیست!

از میان این چهار مورد، آیه ۲ سورهٔ بقره بارزترین نمونه از این آگاهی در قرآن است:

ذلِكَ الكِتَابُ لا رَیبَ فِیهِ هُدیً لِّلمُتَّقِین

این کتابی است که هیچ شکی در آن نیست و مایهٔ هدایتِ تقوا پیشگان است

در این آیه خدا به صراحت می‌گوید که هدایتِ این کتاب فقط مربوط به «متقین» است.

یا در آیه ۲۶ سوره بقره در مورد گمراه کننده بودن مثال‌های خداوند در قرآن اینطور گفته شده:

إِنَّ اللَّهَ لَا یَستَحییِ أَن یَضرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَمَا فَوقَهَا فَأَمَّا الذِینَ آمَنُوا فَیَعلَمُونَ أَنَّهُ ٱلحَقُّ مِن رَّبِّهِم 

وَ أَمَّا الذِینَ كَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ كَثِیراً وَ یَهدِی بِهِ كَثیراً

وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الفاسِقِینَ

البته خداوند از اینکه به پشه‌ای یا بالاتر از آن مثال بزند شرم نمی‌کند پس آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن حقی است از طرف اربابشان

 و اما آنهایی که کافرند می‌گویند: خدا از این مثل چه خواسته است؟  بسیاری را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند

و تنها فاسقان با آن گمراه می‌شوند.

در این آیه هم به صراحت عنوان شده که مثالهایی که خداوند در قرآن می‌زند، فاسقان را گمراه می‌کند.

دریافت هدایت از قرآن نیازمندِ استفاده از راه و روش و پیش نیازهایی است که خداوند آنها را بیان کرده است.

در مورد این موضوع می‌توانید مقاله‌ای را در این لینک در سایت مطالعه نمایید، اما در این ادامهٔ مقاله مهم‌ترین قانونِ فهمِ قرآن را از زبان صاحبِ این کتاب در سوره آل عمران آیه ۷ توضیح می‌کنیم. قانونی که متأسفانه در هنگام ترجمه و تفسیر خیلی کم رعایت می‌شود:

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیکَ الكِتاب

مِنهُ آیَاتٌ مُحكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الكِتابِ 

وَ أُخَرُ مُتَشَابِهاتٌ 

فَأَمَّا الّذِینَ فِی قُلُوبِهِم زَیغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشابَهَ مِنهُ ابتِغَاءَ الفِتنَةِ وَ ابتِغَاءَ تَأوِیلِهِ 

وَ مَا یَعلَمُ تَأوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ

وَ الراسِخُونَ فِی العِلمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌ مِن عِندِ رَبِّنَا 

وَ مَا یَذَّكَّرُ إِلّا أُولُوا الألباب

او همانی است که کتاب را بر تو نازل کرد

بعضی از آن، آیات محکم  است، که آن‌ها اساس کتاب است

و  بقیه «متشابهات» است

اما کسانی‌ که در دل‌هایشان کژی و انحراف است، برای فتنه جویی و بخاطر دنباله روی از تأویل آن از متشابه آن پیروی می‌کنند

و در حالی‌که تأویل آن جز الله نمی‌داند

و راسخان در علم می‌گویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم، همه از طرف پروردگار ماست» و جز خردمندان به یاد نمی‌آورند.

در این آیه خداوند به صورت صریح و آشکار اعلام نموده است که بعضی آیه‌های قرآن «اصل و اساس» هستند و بقیه آیات، «متشابه» هستند و به‌جز خدا کسی تأویل آنها رو کسی نمی‌داند، 

برای درکِ بهتر از این آیه لازم است به سه مسأله دقت کنیم:

نکتهٔ اول:

محکمات که خداوند به‌عنوان اصل و اساس کتاب قرآن از آنها یاد می‌کند، طبعاً آیه‌هایی هستند که «مفهوم صریح» دارند و چندین مرتبه با عبارت‌های یکسان و یا کلمات متفاوت در قرآن «تکرار» شده‌اند. موضوعاتی مثل موضوع ایمان، توحید، شرک، انفاق، تقوا، توبه، کفر، عمل صالح و …. در این دسته طبقه‌بندی می‌شوند.

همانگونه که خدا تأکید نموده است، اینها «اصل و اساس» هستند و باید روی این موضوعات «متمرکز» باشیم تا هدایت قرآن را دریافت کنیم. همه افکار و عقاید ما باید بر اساس این اصول، تنظیم شود.

حتی اگر لازم باشد باید افکارمان را بکوبیم و دوباره بر اساس این اصول بسازیم.

آیات متشابه هم آن دسته از آیاتی هستند که مفهوم آنها «یک مرتبه» در قرآن آمده و یا در ظاهر، با مفهوم آیات محکم در «تضاد» قرار دارد. 

به عبارت دیگر، در جاهایی که کلام خدا نامفهوم است و با بقیه حقایق قرآن خوانایی ندارد. مثل این آیاتی که در ابتدای برخی سوره‌ها به صورت حروف مقطعه آمده: الف‌لام‌میم (الم) ؛ کاف‌هاءیاء‌عین‌صاد (کهیعص) و یا معنای واژهٔ (کوثر) که فقط یک بار در قرآن و بدون هیچ توضیحی آمده است؛ و یا معنای «دمیده شدن در صور» در احوالات قیامت؛ و یا معنای چند مرتبه مردن برای کافران پس از مرگ در این دنیا و…

نکته دوم:

آیه ۷ سوره آل‌عمران از سوی بسیاری از مترجمان به این صورت بیان گردیده که: “تأویل آیات متشابه را کسی نمی‌داند به جز خدا و راسخان در علم”.

برای من همیشه این سؤال وجود دارد که این دسته از مترجمین چطور توانسته‌اند از قواعدِ بدیهی صرف و نحو و  اصولِ جملات  در این آیه چشم‌پوشی کنند و چگونه خودشان رو راضی کرده‌اند که این اندازه از وضوح در مفهوم در این آیه را نادیده بگیرند و هیچ‌کدام از دلایلی را که برای اثباتِ این ادعا بیان نموده‌اند، برای من قانع کننده نبود.

ولی هر کسی که آشنایی متوسطی با قواعدِ زبان عربی داشته باشد و ادامهٔ این آیه را بخواند متوجه می‌شود که این «واو» بین الله و راسخون فی‌العلم به معنای این نیست که این دو دسته را باهم جمع کند؛ چون در ادامه آیه توضیح می‌دهد که «آنها» می‌گویند: ما به همهٔ این آیات ایمان آوردیم و همهٔ آن از جانب ارباب ما است. طبیعتاً امکان ندارد که خدا هم جزو گویندگانِ این گفتار باشد.

نکته سوم:

دلیلِ اینکه آیات متشابه در کتاب قرآن استفاده شده -بر اساس گفتهٔ خداوند در دو آیه‌ای که از سورهٔ بقره ابتدای این مقاله ذکر گردید-شاید به این دلیل بوده است که برای هدایتِ انسان خداوند لازم دیده است که در قالب تشبیه، مطالبی را بیان کند که اصل و حقیقت و ذات واقعیتِ آن مفاهیم از درک و فهم انسان خارج است؛ اما آنچه که مهم است، این است که خداوند وظیفهٔ انسانها را به صورتی شفاف و واضح در قرآن مشخص نموده و راه را روشن کرده است.

نتیجه:

بر اساسِ قانونی که خدا در این آیه مشخص نموده؛ وظیفهٔ کسانی که می‌خواهند از نور و هدایتِ قرآن بهره‌مند شوند این است که :

اولاً به تمام آنچه که خدا در قالب قرآن و سایر هدایتهای پیامبران نازل کرده ایمان داشته باشند و تمام آن را از جانب خدا بدانند، و 

ثانیاً تمام تمرکز خودشان را روی درک کردن محکمات بگذارند 

چون بر اساس گفته خداوند؛ تأویل آیات متشابه را به جز خودش کسی نمی‌داند، پس به دنبالِ تأویلِ آیاتِ متشابه رفتن، کاری بیهوده و اتلاف وقت است و باعث گمراهی انسان خواهد بود.

درک این موضوع، حل المسائل درک قرآن است،

هر کس که برای درک قرآن به غیر از راه تجویز شده از سوی خداوند، راه دیگر را در پیش بگیرد، از اصل دور شده و دچار گمراهی خواهد شد.

تمام تلاش من در ارائه مطالب این سایت، دنبال‌کردن همین روش خواهد بود و از خداوند می‌خواهم که همهٔ ما را در راه فهم بهتر هدایت خودش کمک نماید.

اگر در مورد اصلاح روشِ استفاده از قرآن علاقمند به شنیدن یک پادکست هستید به این لینک بروید.

دیدگاهتان را بنویسید