خداوند در کجاهای قرآن به این مفهوم اشاره کرده که ما انسانها باید زندگیمون با «آسانی» و «راحتی» همراه باشه و بتونیم راحت به نعمتها و چیزهایی که میخواهیم برسیم؟

سلام به همه شما که دقیقاً در زمان درست به این آگاهی هدایت شدید

خدا رو شکر که یک سؤال درست از طرف یک دوست، باعث شد توجه و تمرکز من هم روی باورهای درست در قرآن هدایت بشه و با دریچه «آسانی در زندگی» به آیات قرآن توجه کنم و واقعاً هم هر چقدر بیشتر روی این موضوع فکر و توجه میگذارم، بیشتر به عمق این باور درست در قرآن پی می برم.

خدا در قرآن به صورت مکرر و مستمر از داستانها و مثالها برای کاشتن باور درست در ذهن ما استفاده می کنه و یکی از این داستانها هم مربوط به داستان حضرت مریم و زکریای نبی هست که در چند جای قرآن اومده و در هر مرتبه، خدا به یک بخش از این داستان و اتفاقات اشاره میکنه.

بخشی که مورد نظر منه، در سوره آل عمران آیات ۳۵ تا ۳۷ در موردش اومده.

خدا در این آیات، داستان نذری رو بیان می‌کنه که مادر مریم قبل از به دنیا اومدنش با خدا بسته و فرزندش رو در راه خدا آزاد گذاشته تا به عبادت خدا مشغول باشه و مریم هم وقتی به دنیا میاد، پدرش از دنیا رفته بوده و برای ادای نذر مادر به عبادتگاه فرستاده میشه. 

حضور یک دختربچه برای ساکنان معبد خیلی بی سابقه بوده و به همین دلیل بین کسانی که در معبد بودن یک قرعه کشی انجام میشه و در نهایت، زکریا سرپرستی این دختر بچه رو بر عهده میگیره.

بر اساس نذر مادر مریم، اون در عبادتگاه مشغول به شناخت خدا و تقویت ایمان و ارتباطش با خداوند بوده تا داستان می‌رسه به این قسمت از آیه سی وپنج:

«…کُلَّما دَخَلَ علَیها زکریا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقاً»

یعنی: هر وقت که زکریا برای سرکشی به مریم وارد محل عبادتش می شده تا ببینه چیزی لازم داره یانه، می دیده وضع مریم از نظر رزق و روزی خیلی خوبه و همه چیز داره!

این داستان چندین مرتبه تکرار میشه و زکریا متوجه نمی‌شده که چه کسی توی این عبادتگاه هست که تا این حد حواسش به این دختربچه هست. 

آخر کار، زکریا از داستان سر در نمیاره و از خود مریم سوال می‌کنه که قضیه چیه. 

در ادامه آیه:

«قالَ یا مریم أنَّی لَکِ هذا؟»

یعنی «ای مریم؛ این چه جوری برای تو هست؟» اینا از کجا برات می‌رسه؟

و مریم یک پاسخی به پیامبر خدا می‌ده که درسی بزرگ برای اون داشته و ایمان زکریا به اینکه خدا به همه چیز بسیار توانا هست رو چندین برابر قوی‌تر می‌کنه:

«قالَت هُوَ مِن عِندِ اللّه. إنَّ اللّهَ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حساب»

مریم پاسخ میده که «این نعمتهای عالی از جانب خداست. قانون و روال دنیا اینه که خداوند به هرکسی که بخواد اینقدر رزق و روزی میده که حسابش از دست طرف خارج میشه» 

معنای (رزق بغیر حساب) یعنی: 

طرف نمی‌دونه و نمی‌فهمه که این همه رزق و روزی عالی و فراوان چه جوری وارد زندگیش شده و این رزق و روزی اینقدر زیاده که نمی‌تونه اونها رو حساب کنه.

زکریا که این الگو رو جلوی چشمش می‌بینه و باور مریم رو نسبت به روزی دهندگی خدا می‌فهمه، انگار ایمانش چندین برابر تقویت می‌شه و چیزی رو که دوست داشته ولی اونقدر به نظرش محال و نشدنی می‌اومده که اون رو از خدا نمی‌خواسته، همون‌جا از خداوند درخواست می‌کنه. 

آیه سی و هشتم به همین موضوع اشاره می‌کنه:

«هُنالِکَ دَعا زکریا رَبّه قال رَبِّ هَب لی مِن لَدُنکَ ذُرّیهً طَیّبَة إنّکَ سمیعُ الدُّعاء»

ترجمه ش این میشه: «همین جا بود که زکریا اربابش را خواند و گفت ای ارباب من، به من فرزندی عالی هدیه کن به درستی که تو بسیار شنوای دعا هستی»

و در ادامه هم خداوند، درخواست زکریا رو اجابت می کنه و با اینکه خودش بسیار پیر بوده و همسرش هم نازا بوده، بهش مژده فرزندی به نام (یحیی) رو میده.

صرفنظر از همه باورهای عالیی که خدا در این داستان برای ما داره، این باور به صورت مشخص برای من پررنگ‌تره که مریم با روزیی که به وسیله بی نهایت دستان خداوند براش فراهم می‌شده «به‌راحتی» داشته زندگی می‌کرده و حتی نیازی به کمک‌های زکریا هم نداشته.

برای زکریا که پیامبر خدا بوده، زندگی این دختر بچه یک الگوی عالی میشه که به این باور برسه که: «برای خداوند؛ کار، نشد نداره»

این موضوع که خدا همیشه رزق و روزی مریم رو بدون زحمت براش می‌فرستاده، اینقدر توی زندگی این دختر تکرار شده بوده که قانونش رو متوجه شده بوده و با این باور زندگی می‌کرده که: «خداوند به هرکس که بخواهد روزی بی حساب می دهد» 

و با این باور، معلم زکریا میشه تا اون هم خواسته و آرزوی خودش رو از خدا درخواست کنه.

این یکی از مفاهیم مهم در این داستانه که باید اینقدر تکرارش کنم تا برای من هم تبدیل به باور بشه که «خدا براش کاری نداره، خدا تواناست و به هر کسی که بخواد (یعنی هر کسی که از قانونش استفاده کنه) روزی بی‌حساب میده»

امیدوارم روزی بی‌حساب و آسان رو از طرف خداوند، هرلحظه در زندگی‌تون تجربه کنید.

ضمناً پادکست این متن رو می‌تونین از اینجا گوش کنین